وبلاگ عمومي و مفيد

زيبايي ظاهري فرد و طراحي لبخند اثرات زيادي در روابط اجتماعي فرد و تاثير او بر اطرافيانش در جامعه خواهد داشت. حقيقت اين است كه بيشتر ما در برخورد اول با يك شخص غريبه، زيبايي ظاهري فرد را ملاكي برايي ارزيابي شخصيت او قرار مي‌دهيم.

سهم اعضاي صورت در زيبايي

تحقيقي بسيار جالب انجام شده است كه طي آن نشان داده شده است كه در يك صورت نرمال سهم بيني در زيبايي صورت تنها 10 درصد، سهم ظاهر فكين، دهان و الگوي لبخند 30 درصد، سهم چشمان 35 درصد و 25 درصد باقيمانده مربوط به فرم كلي صورت است.

زيبايي قدرت است و لبخند شمشير آن

شما بايد اين جمله را شنيده باشيد “ زيبايي قدرت است و لبخند شمشير آن” اگر به افراد دوروبر و مشهور نگاهي بيندازيد حتما به حقيقت اين جمله پي خواهيد برد. لبخند يك زبان جهاني است و در همه جاي دنيا، در بين تمام مليت‌ها، نژادها، رنگ‌ها و مذهب‌ها باعث دلگرمي شده و زمينه در كنار هم قرار گرفتن افراد را بدون توجه به تمايلات فرد فراهم مي‌كند. لبخند واقعي مسري هم است چرا كه اطرافيان فرد را نيز به شور و شعف وادار مي‌كند و با توجه به انتقال اين شور و شعف، اطرافيان بيشتري را براي فرد جمع مي‌كند كه نتيجه آن قدرت بيشتر است.

قوس لبخند زماني ايده آل است و اصلاح طرح لبخند زيبا به نظر مي رسد كه لبه دندان هاي فك بالا كمي با قوس لب پايين (شكل اول از سمت چپ) مماس باشد. قوس محدب، قوس منحني، قوس همخوان، قوسس عميق از انواع قوس هاي دنداني هستند كه در اصلاح طرح لبخند با استفاده از تكنيك ها و روش هاي گوناگون اصلاح مي شوند.

نسبت عرض و ارتفاع دندان هاي جلو در زيبايي لبخند تاثير زيادي دارد كه در شكل بالا تناسب هاي مختلف آن ها را مشاهده مي نمائيد. براي اصلاح اين تناسب و رسيدن به ميزان ايده آل آن بسته به شرايط دندان از روش هاي مختلف مانند كوتاه كردن تاج دندان، لمينيت ونير و كامپوزيت ونير استفاده مي شود.

الف) نسبت ايده آل عرض و ارتفاع دندان هاي جلو، بين 75 و 85 درصد
ب) دندان هاي بلند با نسبت <75 درصد ج) دندان كوتاه و يا مربع با نسبت> 85 درصد

دندانپزشكي زيبايي حيطه وسيعي از درمان ها و تكنيك ها را شامل مي شود، بطوري كه زيبايي دندانها به يك تخصص تبديل شده است.منظور از زيبا كردن دندان ها هم بالابردن عملكرد دندان ها و همچنين بهبود يافتنن ميزان زيبايي انها است لذا بايد عملياتي صورت بگيرد تا به اين هدف نزديك تر شود. مي توان اينگونه عنوان كرد كه يك دندانپزشك در واقع علاوه بر اينكه بايد داراي علم كافي باشد بايد يك هنرمند نيز باشد تا با تلفيقي از علم و هنر در دندانپزشكي بشود به لبخندي با كيفيت برسيم.علاوه بر اينكه هدف از دندانپزشكي بالا بردن سلامت دهان و دندان است هدف بعدي ان بالا بردن ميزان زيبايي خنده شخص نيز مي باشد.

بنابر استانداردهاي جهاني زيبايي، يك چهره زيبا چهره اي است كه در آن اجزاء صورت با نسبت هاي درست و به صورت قرينه قرار گرفته باشند. امروزه با بالا رفتن علم پزشكي، تكنولوژي و ادوات جراحي، و همچنين نياز افراد به زيبا بودن، عمل هاي جراحي زيبايي به شدت مورد اقبال عمومي قرارگرفته اند. يكي از پرطرفدارترين و مؤثرترين المان هاي زيبايي نيز داشتن دندانها و لبخند زيباست. ارتودنسي، درمان هاي لثه اي، دندانپزشكي زيبايي، و جراحي پلاستيك دهان، همگي راه هايي هستند براي زيباتر ساختن افراد. البته اين درمان ها هرگونه ناهماهنگي در ناحيه دهان و دندان را از ميان مي برد ولي طرح صورت نيز در نتيجه كار اثر بسيار دارد. هرچقدر هم كه مشكلات دهان و دندان برطرف شده باشد، چهره فرد بايد دو ويژگي .ديگر نيز داشته باشد تا لبخند فرد كاملا زيبا و بدون نقص شود. اول اينكه عرض صورت بايد پنج برابر عرض يك چشم باشد، ضمنا ارتفاع بين ابروها تا چانه بايد با پهناي چهره فرد مساوي باشد.

1 نخستين و مهم ترين اصل در عوامل موفقيت ، كه براساس تحقيقاتي كه انجام داده ام، اساس و بنيان هر موفقيتي در زندگي است و عملا بدون آن دست يابي به موفقيت نه تنها امكان ندارد ،بلكه مي تواند موفقيت هاي پيشين را نيز ازبين ببرد، .... است كه بعدا عرض خواهم كرد.

2 اما دومين عامل موفقيت، داشتن هدف هاي مشخص و نوشته شده است. اين گفته بسيار درست و سنجيده است كه: «اهداف نانوشته، آرزويي بيش نيستند.»

3 سومين عامل موفقيت از ديدگاه من، توانايي تجسم و حس آن چيزهاي زيبا و ارزشمندي است كه از دست يابي به هدف نصيبمان مي شود. يعني توانايي خيال و روياي رسيدن به هدف. مغز انسان به گونه اي ساخته شده است كه تنها به چيزهايي دست پيدا مي كند كه پيش از هر اقدامي بتواند داشتن يا دسترسي به آن و مزيت هاي دست يابي به آن را مزه مزه كند و لذت ببرد، يا رسيدن به هدف موجب شود فرد از فشار، درد و ناراحتي كه در حال حاضر با آن دست به گريبان است، به نوعي رهايي يابد. وگرنه امكان هر اقدامي تقريبا غيرممكن است. به عبارت ديگر؛ «بايد عاشق هدف خود باشي.» عشق به هدف يعني سوخت و انگيزه اي كه براي از ميان برداشتن موانع و رسيدن به هدف به آن نيازمنديم. مشكل و ترس در زندگي واقعي، به باور من يعني نداشتن عشق و علاقه به هدف. وگرنه عاشق در راه رسيدن به معشوق به تنها چيزي كه نمي انديشد، ترس و موانع است؛ چراكه نيروي عاشق بسيار قدرتمند است و نور آن دل، سنگين ترين تاريكي ها را كه همان ترس و ترديدها ست، مي شكافد.

4 عامل چهارم از آن مواردي است كه بيشتر انسان ها آن را نديده مي انگارند و همين سبب مي شود تا به خواسته هاي خود نرسند. گاهي اوقات تنها همين عامل به تنهايي مي تواند فرد را به هدفش برساند. اين عمل چيزي نيست جز «پيگيري». پيگيري معجزه مي كند و در بيشتر مواردي كه افراد مي دانند چه مي خواهند و حتي برايش اقدام هم مي كنند، نبود پيگيري و سماجت كافي، موجب مي شود كه در پايان خود را ناكام ببينند. تجربه نشان مي دهد خانم ها و كودكان هر دو از گروه «انسان هاي پيگير» هستند و اين خود سبب مي شود كه مخالفت هاي همسر، پدر و مادر يا هر شخص ديگر به تدريج كم رنگ و كم اثر شود و در نهايت اين دو گروه هستند كه به خواسته هاي شان رسيده اند. داستان تيمور لنگ -سردار گوركاني- را يادآوري مي كنم كه پس از شكست سختي كه در يكي از نبردهايش خورد، به خرابه اي پناه برد و در آن حالت زار و نزاري كه داشت مورچه اي را ديد كه تلاش مي كند تا دانه اي بزرگ تر از خود را از ديواري بالا ببرد و هربار كه سقوط مي كند، كارش را دوباره از سر مي گيرد. آن قدر اين كار را كرد كه موفق شد و دانه را به بالاي مانع برد. تيمور كه شاهد اين ماجرا بود، پند مي گيرد كه اگر مورچه با پيگيري و سماجت مي تواند به خواسته خود برسد و تسليم نمي شود، او هم با پيگيري و جديت حتما موفق خواهد شد. تيمور آنقدر در كارهايش تلاش و پيگيري كرد كه در زمانه خود به اين خصلت معروف و شناخته شد و تاريخ از او به عنوان يكي از فاتحان بزرگ ياد مي كند. به زندگي خودتان بنگريد. هر بار كه موفق نشده ايد، به احتمال زياد به قدر كافي پيگيري نكرده ايد. پيشنهاد مي كنم در هر زمينه اي دست كم «پنج» بار پيگيري كنيد. بيشتر انسان ها اصولا براي رسيدن به هدف خود اقدامي نمي كنند چه برسد به اين كه پيگيري كنند.

5 «پاداش». ذهن بشر به گونه اي طراحي شده است كه بايد براي هر اقدام خود پاداشي مناسب بگيرد تا براي گام هاي بعدي انرژي آزاد كند. به ويژه در فعاليت هايي كه نيازمند اقدام هستند و منجر به مهارت مي شوند. در كار خود دقت كنيد و ببينيد چه مهارت هايي داريد؟ نواختن سازي را مي دانيد؟ ورزشكار هستيد يا كاري را به خوبي و درستي انجام مي دهيد؟ اگر خوب بنگريد، مي بينيد كه تمام آن را با تمرين و پيگيري به دست آورده ايد، اما چيزي كه سبب شده شما پيگير و علاقمند بمانيد، يا «پاداشي» بوده است كه خودتان به خودتان داده ايد يا «پاداشي» كه ديگران به شما داده اند يا هر دو. بدون پاداش، عملا ادامه تمرين به خصوص تمرين هايي كه نيازمند گذر از سختي هاست، ممكن نيست. به همين دليل پيوسته براي هر كار ارزشمند و مثبتي كه در جهت رسيدن به اهداف خود انجام مي دهيد «پاداش» در نظر بگيريد. اين پاداش مي تواند يك نوازش، يك تكه شكلات كوچك يا هر چيزي كه به كام تان خوشمزه است و در ضمن به تندرستي تان ضرر نمي زند، باشد. به طور مثال فكر مي كنيد كه دلفين ها يا شيرهاي سيرك چگونه به اين مراحل مي رسند؟ آيا مديران سيرك ها فرم استخدام به درياها و بيشه ها مي فرستند؟ خير. اگر دلفيني از درون حلقه آتش مي پرد، آموزش نخست آن اين بوده است كه در استخري كه او بوده است، طنابي در كف استخر قرار مي دهند، هر بار كه او به صورت اتفاقي از روي طناب مي گذرد (كه عملا ناچار است) به او يك ماهي كوچك جايزه مي دهند. حيوان به واسطه هوشي كه دارد، متوجه رابطه عبور از روي طناب و دريافت «پاداش» مي شود. بعد طناب را بالا مي آورند و هر بار كه دلفين از روي طناب (نه از زير آن) مي گذرد، ماهي جايزه مي گيرد. در اين زمان دلفين متوجه رابطه جديدي مي شود، «پاداش براي عبور از روي طناب». در گام هاي بعدي طناب را روي سطح آب و سپس بالاتر از آن مي آورند و در اين زمان است كه دلفين به رابطه پرش و عبور از روي طناب يا حلقه پي مي برد. اگر هم توجه كرده باشيد، هر بار كه حيوان دست آموزي كاري در جهت خواست مربي و آموزشي كه گرفته است انجام مي دهد، بي درنگ مربي به او يك ماهي كوچك يا پاداشي مي دهد. بدين وسيله وي نمي گذارد كه رابطه پاداش و رفتار دلخواه از ذهن حيوان محو شود. كافي است كه ما هم با ضمير ناخودآگاه –موتور قدرتمندي كه ما را به خواسته هاي مان مي رساند– ارتباط برقرار كنيم و آن را در جهت رسيدن به هدف هاي مان آموزش دهيم. ذهن ما صدها و هزاران بار هوشمندتر است و توانايي تفكر پيچيده را دارد و به همين دليل است كه كارهاي بسيار دشوار را مي تواند انجام دهد. به شرطي كه پاداش مناسب را دريافت كند. حتي در آموزه هاي ديني و الهي به روشني رابطه «پاداش» و «جزا» را مي توان ديد. بهشت؛ براي رفتارهاي مورد تاييد دين (صواب)، و جهنم؛ براي رفتارهايي كه مورد تاييد نيستند (گناه). حال كه آفريدگار كه خالق ماست بدين گونه با ما حرف مي زند و آموزش مي دهد، چرا اين نكته كليدي را در آموزش هاي خودمان انجام ندهيم؟

6 «ارزيابي» نيز يكي از عوامل موفقيت در رسيدن به هدف و خواسته هاي مان مي تواند باشد. كساني كه توانايي طراحي سيستم «بازخورد» را در كارهايي كه به انجام مي رسانند دارند، به سرعت به نكاتي كليدي در كارشان دست مي يابند؛ نكته هايي كه موجب مي شود، سرعت دست يابي افزايش و هزينه هاي آن كاهش يابد. همچنين از دقت عمل و راحتي بيشتر نيز برخوردار شوند. يكي از مزاياي بزرگ سيستم ارزيابي اين است كه هرگونه شكستي بلافاصله مي تواند تبديل به موفقيت و آموزش شود. يعني بياموزم كه چه كرده ام كه به اينجا رسيده ام؟ چه مي كردم كارم راحت تر و آسان تر مي شد؟ چگونه عمل كنم كه هزينه ها كاهش يابد و دقت عملم بالا رود؟ تمام كساني كه كارها و مسيرهايي كه رفته اند را بازنگري نمي كنند و نمي آموزند، اغلب مجبورند اشتباهات گذشته را تكرار كنند. در حالي كه يك فرصت به نام «عمر» بيشتر ندارند. پيشنهاد مي كنم با عمر كوتاه و ارزشمندتان از اين شوخي ها نكنيد و حتما از كارهاي تان يادداشت برداريد و حتما آنها را مرور كنيد و پيوسته اين دو پرسش كليدي را (حتي پس از موفقيت) از خود بپرسيد: چه بهتر بود مي گفتم؟ چه بهتر بود انجام مي دادم؟

7 «مشورت و آموزش». تجربيات نظري و تحقيق هاي علمي روشن ساخته اند كه يكي از راه هاي ساده سازي رسيدن به هدف و موفقيت در زندگي شخصي و حرفه اي، داشتن «الگو»هاي مناسب است. ذهن بشر پس از ديدن الگو بهتر درك مي كند كه چه رفتارهايي را بايد انجام دهد تا موفق تر شود. به همين دليل است كه آموزش هاي تئوري به خودي خود كم اثر و گاهي ناكارآمد هستند. يعني دانستن لزوما منجر به موفقيت نمي شود مگر اينكه به همراه اقدام و تجربه كردن باشد. در آن زمان است كه مغز انسان به درستي درك مي كند كه منظور از «هدف» يا «موفقيت» چيست؟ به همين دليل است كه در تعريف «آموزش» گفته مي شود، آموزشي موثر است كه منجر به تغيير رفتار شود. رفتاري بهتر، موثرتر و كارآمدتر. اميدوار هستم كه به كمك روش «آموزش شتابنده» محيطي فراهم كنيم تا افراد از آموزش، بيشتر لذت ببرند و بيشتر بياموزند و آموزش را تبديل به كاري پيوسته و به دور از هرگونه فشار و سختي كنيم.

1- آيا بايد اين كار را انجام دهم؟

بيشتر كارآفرينان و افراد جاه طلب، بي مهابا از هر فرصتي كه به دست بياورند، استفاده مي كنند. اين افراد با صرف زمان و انرژي زياد به سرعت در مي يابند كه برخي از پروژه ها هيچگاه به راههاي موفقيت نمي رسند وو يا هيچ دليل قانع كننده اي براي بازگشت سرمايه در آنها وجود ندارد. اما افراد بسيار موفق، ارزش وقت، انرژي وو سرمايه خود را مي دانند؛ آنها مي دانند كه فقط با آنچه كه در اختيار دارند، مي توانند كارهاي زيادي را انجام دهند.

2- چه كارهايي را در الويت قرار دهم؟

يك ذهن پراكنده و غير منسجم، هيچ فايده اي برايتان ندارد. به ياد داشته باشيد افراد بسيار موفق در هر روز، كاري را كه مي خواهند انجام دهند انتخاب كرده و تمام تمركز و تلاش خود را روي انجام آن مي گذارند. آنها با توجه به شرايط اطرافشان، تمام تلاش خود را مي كنند تا كارشان را به نحو احسن انجام دهند. اگر توانستند كاري را زودتر از موعد و با راه هاي موفقيت به پايان برسانند، به سراغ الويت بعدي خود مي روند.

3- آيا با اين ديدگاه مي توانم به اهداف بلند مدت خود برسم؟

اگر تدبير و آينده نگري نداشته باشيد، تمام عمر در حسرت روياهايتان باقي خواهيد ماند. افراد بسيار موفق راه موفقيت را همواره اين اراده را دارند كه به اهداف خود برسند؛ اين براي آنها يك رويا نيست، بلكه آنها وقت خودد را صرف تصميم گيري براي آينده و همچنين برنامه ريزي براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده، مي كنند.. اين افراد به راحتي مي توانند به فرصت هايي كه برايشان رخ مي دهد فكر كرده و براي رسيدن به آنها طرح و برنامه اي بريزند.

4- چگونه مي توانم بازدهي خود را بالاتر ببرم؟

موانع زيادي بر سر راه افزايش بهره وري وجود دارد. بزرگترين مانع اين است كه شخصي در يك وضعيت شغلي يا در رسيدن به هدفي، به سرعت راضي شده و دست از تلاش براي بهبود و تغيير شرايط بردارد. افراد بسيار موفق همواره مي خواهند موثرتر ياد بگيرند، فكر كنند، ارتباط داشته باشند و رهبري كنند. آنها روي بهبود مستمر تمركز مي كنند و كار كردن با آنها به اندازه كافي براي ديگران خوب است.

5- چگونه مي توانم سرگرمي ايجاد كنم؟

تقريباً محال است كه بتوانيد از هر چيزي سرگرمي درست كنيد اما خيلي از سوژه ها هم اين قابليت را دارند كه براي بعضي افراد، خنده دار به نظر برسند و هر شخصي اين انتخاب را دارد كه با كاري كه انجام مي دهد، سرگرم باشد. افراد بسيار موفق از هياهو و جنجال ها بيزار و شيفته شادي اند و مي دانند چگونه لبخند بزنند و همواره مي خواهند از روزشان بيشترين استفاده را ببرند.

6- چگونه امروز به خودم استراحت دهم؟

معمولاً فعاليت هاي فيزيكي به تلاش زيادي نياز دارند اما كارهاي فكري باعث استهلاك قواي جسماني، روحي و احساسي مي شود. افراد بسيار موفق از تمام قدرت ذهني خود بهره مي برند و دائماً در حال بازتوليد آن هستند. اين افراد با استفاده از تكنيك هاي تمدد اعصاب، استراحت و تفكر عميق، سعي مي كنند تا مقدار زيادي از انرژي فكري خود را براي انجام كارهاي روزانه فراهم كنند.

7- آيا اين كار براي بدن من خوب است؟

مشكلات جسمي مي توانند تمركز و انرژي شما را در انجام كارها به شدت كاهش دهند. افراد بسيار موفق مي دانند كه بايد توانايي جسمي خود را در حد مطلوبي نگه دارند تا بتوانند در حرفه خود دائماً فعال و درگير باشند زيرا در غير اينصورت بازدهي آنها پايين خواهد آمد. آنها شرايط دشوار را با خود مراقبتي و سالم زندگي كردن، پشت سر مي گذارنند.

8- چه فرد ديگري مي تواند اين كار را انجام دهد؟

شايد تا به حال اين جمله را زياد شنيده باشيد كه، نابرده رنج گنج ميسر نمي شود؛ در واقع بايد بدانيد كه موفقيت هاي بزرگ هيچگاه بدون زحمت بدست نمي آيند بلكه بايد براي رسيدن به آنها كار و تلاش زيادي كرده و هيچگاه نا اميد نشد. به ياد داشته باشيد همواره افراد سخت كوش و پر انرژي مي توانند به قله هاي موفقيت دست يابند. اين افراد روحيه كار تيمي دارند و از اين ديدگاه نيز حمايت مي كنند. آنها اين تيم ها را ايجاد كرده و رهبري مي كنند. در اين تيم ها، هركس روي وظيفه اي مشخص تمركز داشته و همه براي هدفي واحد تلاش مي كنند.

9- آيا مي توانم امروز بقيه را خوشحال كنم؟

هر دستاورد و موفقيتي كه بدون سخاوتمندي و قدرشناسي از ديگران باشد، بي ارزش و پوچ است. افراد بسيار موفق تنها زماني احساس پيروزي مي كنند كه ديگران نيز در شادي و موفقيت آنها سهيم باشند.

راز موفقيت چيست

هر توفيق بزرگي ايجاب مي‌كند كه مسئوليت‌پذير باشيد. در تحليل نهايي، صفت مشترك همه آدم‌هاي موفق، توانايي در قبول مسئوليت است.
موفقيت در زندگي لازمه داشتن دانش بالا، ثروت زياد، قدرت و مقام اجتماعي نيست، بلكه موفقيت چيست يعني خود باشيم، نه ديگري. موفقيت يعني شناخت ارجحيت‌هاي زندگي و عملكرد براساس آن. موفقيت يعنيي ساختن امروز براي فردايي بهتر. موفقيت، تجهيز امروز خود براي فرداي پربار است. موفقيت در زندگي به عوامل مختلفي بستگي دارد.

۱) ايمان به موفقيت

كسي مي‌تواند به موفقيت برسد كه خواهان آن باشد و در وجود خود توان رسيدن به آن را بيابد و خودش را لايق رسيدن به موفقيت بداند و نسبت به تحقق آن اميدوار باشد. اين امر نياز به روي آوردن به افكار مثبت و طرد افكار منفي دارد.

۲) تصميم و قاطعيت

يكي از رموز موفقيت مردان بزرگ، اراده قوي و عزم راسخ آنها بوده است. كساني كه از ميان موانع و مشكلات بگذرند و از تندباد حوادث به سلامتي عبور كنند به اهداف متعالي خود خواهند رسيد. چه بسا افرادي كه از امكانات خوبي برخوردارند ولي به دليل سستي اراده و عدم اعتماد به نفس و عدم قاطعيت در امور، از اتخاذ تصميم باز مانده و به ركود و شكست تن داده‌اند و چه بسا افرادي كه با وجود امكانات كم و شرايط سخت، باعزمي راسخ و اعتماد به نفس به قله‌هاي رفيع موفقيت نايل گشته‌اند.

۳) پشتكار و استقامت

پيروزي و موفقيت از آن كساني است كه در عرصه پيكار زندگي تسليم موانع نشده و با صبر و شكيبايي به راه خود ادامه داده‌اند. مي‌گويند يك دانش‌آموز چيني كه در رشته تحصيلي خود پيشرفتي به دست نياورده بود از شدت ياس و نااميدي كتاب‌هايش را جمع كرد و دور انداخت. در همان لحظه مشاهده كرد كه زني مستمند قطعه فلزي را با سختي سوهان مي‌زند تا از آن سوزني درست كند. مشاهده اين صحنه به او درسي آموزنده آموخت. او تصميم گرفت به كلاس درس برگردد و به هر قيمتي هست با قاطعيت تمام به ادامه تحصيل خود بپردازد. او در سايه شكيبايي در رديف دانشمندان شهير عصر خود قرار گرفت.

۴) خودشناسي

يكي از راه‌هاي رسيدن به موفقيت، خودشناسي است. منظور از خودشناسي، شناسايي ذوق و استعداد و توانايي‌هاست. از اديسون پرسيدند: چرا اغلب جوانان موفق نمي‌شوند؟ گفت: براي اين‌كه راه خود را نمي‌شناسند و در جاده ديگري گام بر مي‌دارند.
يكي از دلايل شكست بعضي از جوانان، در نظر نگرفتن علاقه و ذوق شخصي است. مثلا شخصي به درس علاقه ندارد ولي به كارهاي هنري يا فني علاقه‌مند است. با اين حال با اكراه و اجبار و يا متاثر شدن از ديگران به تحصيل مي‌پردازد. بديهي است در اين صورت توفيق نمي‌‌يابد.

از مزاياي عصر تكنولوژي كه خيرش به خانم هاي خانه دار هم مي رسد كسب در آمد در منزل است . اگر دستي به نويسندگي داريد و با كيفيت وبلاگ نويسي تا حدودي آشنا هستيد، اين شغل مي تواند براي شماا ايده آل باشد. هر روزه آگهي هاي فراواني براي استخدام وبلاگ نويس در اينترنت ارائه مي شود. شما مي توانيد مشغول به انجام اين كار شويد

و در كنار داشتن يك شغل لذتبخش از درآمدي مكفي برخوردار شويد. همچنين مي توانيد خودتان وبلاگ بسازيد تا بتدريج بازديدكننده پيدا كنيد و بتوانيد آگهي هاي تبليغ را به وبلاگ تان جذب كنيد.

نويسندگي براي كسب درآمد خانم هاي خانه دار

نوشتن داستان، مقاله، نمايشنامه، گزارش و ساير موارد در دنياي نشريات امروزه طرفداران بسياري دارد و اگر شما معلومات و قلم خوبي داشته باشيد، مي توانيد براحتي وارد اين عرصه شويد. نويسندگي دنياي زيبا و آرامش بخش مخصوص به خود را دارد و به يك خانم خانه دار امكان ترقي خواهد داد.

مهارت هاي خود را ارزيابي كنيد: سفر شما براي كسب درآمد بيشتر با نگاهي به چيزهايي كه از آن لذت مي بريد آغاز مي شود. اغلب، علاقه را مي توان به درآمد تبديل كرد، به خصوص اگر با مهارت و يا تجربه همراه شود. به عنوان مثال، ممكن است از پخت و پز، ورزش، نوشتن، رياضيات، تعمير خودرو، يا باغباني لذت ببريد.

اين ها همه مي توانند به فرصتي براي كسب درآمد تبديل شوند. علايق را بررسي كنيد و مواردي را كه قابل اجرايي شدن هستند علامت بزنيد.

كارهاي هنري براي كسب درآمد خانم ها خانه دار
خياطي، بافتني، قالي بافي، چرم دوزي، گلسازي، مجسمه سازي و…، هريك به نحوي مي توانند درآمدزا باشند. اما پيش از آن كه اقدام به يادگيري يك هنر براي كسب درآمد در آينده كنيد، راجع به آن تحقيقي داشته باشيد كه در آينده تا چه اندازه مي تواند براي شما درآمدزا باشد.

زماني در خانه ها وسايل گرمايشي مانند الان پيدا نمي شد و خانم هاي بافنده مي توانستند درآمد خوبي از شغلشان كسب كنند. اما امروزه اوضاع تقاضاي بافتني تا حدودي تغيير كرده است. شايد در دوره ما دوخت كيف و كفش بتواند شغلي خوب محسوب شود و شما مدل هايي آماده كنيد كه در ويترين هيچ مغازه اي پيدا نشود.

تجربه هاي قبلي خود را ارزيابي كنيد: نگاهي به تجربه هاي قبلي راه بسيار خوبي براي كشف فرصت هاي درآمد زايي است. اين تجربه ها مي توانند شامل اشتغال، دوره هاي آموزشي، فعاليت هاي زمان فراغت، يا هر چيز ديگري كه انجام داده ايد باشد. تجربه ها و علايق خود را بررسي كنيد و گزينه را كه هم به آن علاقه داريد و هم تجربه ي كافي در آن داريد انتخاب كنيد.

تدريس براي درآمد خانم هاي خانه دار
مطمئنا در برخي دروس مدرسه تبحر داريد. كتاب هايي كه در حال حاضر تدريس مي شود را مطالعه كنيد و به تدريس بپردازيد. مبلغ مناسب و كيفيت كار بالا ضامن داشتن مشتريان دائم خواهد بود.

براي برقراري تعادل بين كار و مسئوليت هاي خانه برنامه ريزي كنيد: خانه دار بودن مستلزم انجام كارهاي زيادي است و بسياري آن را يك كار تمام وقت درنظر مي گيرند.اختصاص زمان براي كسب درامد به معني دوري از مسئوليت هاي خانه است. به مصرف زمان خود در منزل دقت كنيد و ببينيد

براي يافتن زمان خالي چه كارهايي را مي توانيد رها كنيد. براي مثال شايد چندين ساعت را به تميز كردن اختصاص مي دهيد. به راهي براي كمتر كردن زمان تميز كردن و يا سپردن مسئوليت آن به ديگران فكر كنيد. مراقبت از كودكان نيز بسيار وقت گير است. بسته به كار مورد نظرتان، مي توانيد مهدكودك يا كمك گرفتن از يك آشنا را به مدت چند ساعت در روز انتخاب كنيد.

در ادامه چند پيشنهاد براي خانم هاي خانه دار مي ايد اما خود را به اين موارد محدود نكنيد. كارهاي زيادي وجود دارند كه بر اساس علاقه ي شما مي توانند در خانه انجام شوند:

آشپزي هم يكي از راه هاي كسب درامد براي خانم ها خانه دار است
يك خانم آشپز خوب براحتي مي تواند مشتريان فراوان براي مهماني ها پيدا كند. همچنين مي توانيد با پختن شيريني هاي خانگي كه به مراتب جالب تر و خوشمزه تر از نمونه هاي موجود در بازار هستند، كسب درآمد كنيد. در كنار آن آماده كردن ترشي، شور، مربا، رب خانگي و محصولاتي از اين قبيل را از ياد نبريد.

1ــ Triond.com: در اين وب سايت مي توانيد مطلب بنويسيد و آنرا منتشر كنيد و پول در بياوريد.البته بايد به زبان انگليسي مسلط باشيد.

2ــ Snrinf.com: در اين وب سايت مي توانيد مقالات تحقيقي و درسي بنويسيد و پول در بياوريد در اين مورد هم دانستن زبان انگليسي لازم است.

3ــ Directfreelance.com: در اين سايت مي توانيد كارهاي خود را از قبيل مقاله، طرح گرافيكي، طراحي در زمينه هاي مختلف و حتي كارهاي ويرايشي را بفرستيد و صاحب درآمد شويد. شما بايد براي كار خود يك قيمت تعيين كنيد آنوقت اگر كار شما در آگهي انتخاب شود پول آن را دريافت خواهيد كرد.

4ــ Translatorsbase.com: اين وب سايت را مي توان خواهر وب سايت Directfreelance.com ناميد. با اين تفاوت كه شما براي پروژه هاي ترجمه قيمت تعيين مي كنيد. براي همه زبانها درخواست وجود دارد ولي بيشتر كارها براي زبانهاي فرانسه، انگليسي و اسپانيايي است.

5ــ Sologig.com: در اين وب سايت موقعيتهاي كاري براي افراد ليست شده است. در حقيقت شما با ليستي از كارفرمايان در ارتباط هستيد كه بدنبال متخصصان مستقل مي گردند. بعد از ديدن همه پروژه ها، پروژه مورد نظر خود را انتخاب مي كنيد و درخواست آنرا پر ميكنيد. آنگاه كارفرما تصميم مي گيرد كه شما را استخدام كند يا با شما قرارداد ببندد يا خير. در اين وب سايت موقعيت هاي كاري مختلفي يافت مي شود.

6ــ ebay.com: اين يك وب سايت حراجي است. در اين وب سايت مي توانيد چيزهاي مختلفي را به فروش برسانيد و در ازاي آن پول دريافت كنيد. خريداران بر روي كالاي شما قيمت مي گذارند و بالاترين قيمت برنده مي شود. بعضي افراد از ebay به عنوان منبع درآمد اصلي خود استفاده مي كنند و جالب است بدانيد اين وب سايت متعلق به يك ايراني است.

7ــ Universalclass.com: در اين وب سايت مي توانيد كلاسهاي غير حضوري برگزار كنيد به آموزش مشغول شويد. شما معلمي هستيد كه در كنترل كلاس است. از شاگردان خود پول دريافت مي كنيد اگر آنها به كلاس شما علاقمند باشند و در آن ثبت نام كنند. اين يك موقعيت بزرگ براي آموختن يك مهارت يا سرگرمي در كل دنياست.

8ــ Helium.com: در اين وب سايت مي توانيد مقاله هاي خود را ارائه دهيد.

9ــ Rentacoder.com: در اين وب سايت با كد نويسي براي نرم افزارها پول دريافت مي كنيد.

10ــ guru.com: اين وب سايت بزرگترين منبع كار اينترنتي است. در اين وب سايت هم مي توانيد كارفرمايان مختلفي پيدا كنيد كه از شما انجام يك پروژه را مي خواهند.

سورس: كسب در آمد اينترنتي

كسب در آمد از طريق اينترنت از طريق تبليغات يكي از روياهاي افرادي است كه پا به بازار اينترنت مي گذارند. اكثر افرادي كه من در اين سال ها با آنها مواجه شده ام چنين ايده اي در سر دارند و فكرميكنند كهه فكركردن به مدل اقتصادي و كسب درآمد سايت اصلا اهميتي ندارد و صرفا با اين اميد اقدام به سرمايه گذاري و راه اندازي سايت مي كنند كه پس از مدتي بازديد سايتشان افزايش پيدا ميكند و از اين طريق مي توانند درآمد كسب كنند. اما اين موضوع چقدر به واقعيت نزديك است؟ در اين مقاله سعي ميكنم به اين موضوع بپردازم.

آيا كسب در آمد از اينترنت با گرفتن تبليغات موثر است و درآمد خوبي دارد؟

افرادي كه چنين تصوري دارند به سرعت سايت هايي مانند گوگل، ياهو و... را مثال مي زنند و با يك ديد غير واقعي خود را با چنين سايت هايي مقايسه مي كنند. واقعيت اين است كه هر مدل اقتصادي بايد سود طرف هاي مختلف درگير در آن را برآورده سازد تا بتواند به حيات خود ادامه دهد و موفق باشد. دليل اينكه درآمد تبليغاتي گوگل چندين برابر درآمد نفتي ايران است اين نيست كه گوگل يك سايت پربازديد است! بلكه به اين موضوع برميگردد كه افرادي كه تبليغ مي دهند و به ازا كليك كاربران هزينه پرداخت مي كنند تبليغاتشان دقيقا براي مشتريان هدفي كه دارند نمايش داده مي شود (افرادي كه به دنبال محصول آنها در گوگل جستجو مي كنند) بنابراين سود سرشاري از اين موضوع نصيبشان مي شود كه شايد هيچ روش تبليغاتي ديگر چنين بازدهي نداشته باشد. بنابراين حاضر هستند براي اين موضوع به گوگل هزينه پرداخت كنند. همين اتفاق در سايت ياهو نيز صدق مي كند.

از طرف ديگر گوگل هرگز خروجي سايت خود را پر از تبليغات ناخواسته نمي كند و تبليغات موثري را به كاربران نمايش مي دهند كه دوست دارند آنها را ببينند و نه تنها چنين تبليغاتي براي كاربران آزار دهنده نيست بلكه به آنها كمك مي كند تا كالا يا خدمات مورد نظر خود را بهتر پيدا كنند. بنابراين نه تنها در چنين سيستمي تبليغ دهندگان سود سرشاري مي برند بلكه كاربراني كه تبليغ را مي بينند نيز از مشاهده آن لذت مي برند و سود مي برند!

در نهايت گوگل نيز سود خواهد برد چون براي نمايش تبليغات فوق هزينه دريافت ميكند. به چنين سيستمي مي گويند : Win-Win-Win

حال اين سوال پيش مي آيد كه كدام مدل اقتصادي سايت ايراني چنين سيستمي را پياده كرده است؟ اصولا افرادي كه به دنبال راه اندازي كسب و كار آنلايني براي خود هستند چقدر به چنين مسائلي دقت مي كنند؟

يك مثال: فردي به من مراجعه كرد و گفت مي خواهد وب سايتي راه اندازي كند كه در آن اطلاعات جامعي در مورد عكاسي قرار دارد. افراد بتوانند عكس هايي كه با دوربين خود مي گيرند را آپلود كنند و... وقتي كه از او پرسيدم مدل درآمدزايي سايتش چيست؟ در پاسخ گفت پس از مدتي بازديد سايت بالا مي رود و از طريق تبليغات درآمد مناسبي خواهم داشت.

چنين تصوري را در افراد زيادي ديده ام و شايد همين موضوع انگيزه اي شد كه چنين مقاله اي بنويسم. اصولا كسب و كار اينترنتي راه انداختن مثل هر كار ديگري نيازمند دانش و تجربه است. همينطوري نميشود يك ايده را به موجودي اينترنتي تبديل كرد و از آن درآمد ايجاد كرد. براي مثالي كه در بالا زدم مدل هاي زيادي براي كسب درآمد وجود دارد اما مدل گرفتن تبليغات به هيچ عنوان به تنهايي نمي تواند هزينه هاي سرور، پشتيباني، برنامه نويسي و... سايت را جبران نمايد.

هزينه هاي سايت

راه اندازي يك سايت اينترنتي هزينه هاي مختلفي دارد، از قبيل اين هزينه ها مي توان به هزينه دامنه، هاست، طراحي سايت، پشتيباني فني، پشتيباني كاربران و... اشاره كرد. برخي از اين هزينه ها ساليانه و برخي ديگر مقطعي هستند. هر چه ميزان بازديد سايت شما افزايش پيدا كند هزينه هايي از قبيل پشتيباني كاربران و هاست نيز افزايش پيدا خواهد كرد. از طرف ديگر تا زماني كه يك سايت پربازديد نداشته باشيد شخصي حاضر نخواهد شد به سايت شما هزينه اي بابت تبليغات پرداخت كند.

بنابراين اگر مدل مناسب درآمدزايي نداشته باشيد همواره فاصله اي بين هزينه ها و درآمدهاي شما وجود دارد كه پر نخواهد شد. براي گرفتن تبليغات در سايت مجبوريد بازديد آن را افزايش دهيد و به همين نسبت هزينه هاي شما افزايش مي يابد اما درآمدي كه كسب خواهيد كرد اين هزينه ها را پوشش نمي دهد و هر چه جلوتر مي رويد وضعيت بدتر مي شود.

جمع بندي

مدل درآمدزايي از طريق جذب تبليغات فقط زماني موفق خواهد بود كه بر اساس خواسته ها و نياز مخاطب سايت شما باشد. تبليغات آزار دهنده و نامرتبط باعث خواهد شد كه مخاطب سايت خود را از دست بدهيد بنابراين اگر مدل تبليغات را براي درآمد سايت خود انتخاب كرده ايد به همه جوانب آن فكركنيد و مثل سايت گوگل يك سيستم win-win-win ايجاد كنيد تا سايت موفقي داشته باشيد.

چگونه هيپنوتيزم كنيم ! 

هيپنوتيزم علمي و عملي از حدود دو قرن اخير كشف گرديده است، نظريات متفاوتي از ماهيت هيپنوتيزم و نحوه پيدايش آن به توسط متخصصين ارائه شده كه در زير عمده‌ترين آنها بررسي مي‌شود. 

نظريه مغناطيس حيواني دكتر آنتوان مسمر كاشف اين نظريه و پيراوانش معتقدند كه ، دليل خواب هيپنوتيزم ، پيدايش اين حالت در شخص ، اثر نيرويي است كه از دست‌ها و چشم‌هاي هيپنوتيزور خارج مي‌شود. به عقيده مسمر كائنات را امواجي فرا گرفته كه اين امواج در انسان نيز به وفور يافت مي‌شود و اگر اين امواج از جسم انساني به جسم انساني ديگر وارد شود، مي‌تواند بسياري از امراض را درمان كند. وي كه اين امواج را مغناطيس حيواني ناميده معتقد بود كه وجود اين امواج در همگان يكسان نيست و همه كس قادر نخواهد بود آن را مهار كرده و از آن استفاده نمايد. 

نظريه چشم دوختن به نقطه نوراني دكتر بريد ، وين هولت و پيروانشان كاشف اين نظريه بودند، آنها معتقد بودند كه نگاه مستمر و يكنواخت بر شيي نوراني ، اعصاب چشم را خسته مي‌كند و اين عمل موجب كاهش فعاليت اعصاب مركزي مي‌گردد و در نتيجه شخص در حالت هيپنوز قرار مي‌گيرد. بريد بر اين باور بود كه در حالت هيپنوز ، مغز آدمي مجذوب يك فكر مي‌گردد طوري كه ساير افكار و محركها روي آن تاثير ندارد بنابراين وقتي يك فكر تقويت شد، ساير افكار را تحت‌الشعاع قرار داده و موجب توقف ساير فعاليت‌ها خواهد شد.